این پست موقت است
به فاصله زمانی کوتاهی پس از حادثه تاسفبرانگیز تروریستی روز چهارشنبه ١٧ خرداد ٩۶ در تهران، بسیاری از رسانههای ایران و جهان به پوشش خبری گسترده آن پرداختند و مثل همیشه شبکههای اجتماعی مملو بود از اخبار تأییدشده و تأییدنشده. پس از آن هم بسیاری از رسانهها و متخصصان این حوزه با انتشار عکسهایی از نحوه پوشش خبری شبکههای تلویزیونی صداوسیما و مقایسه آن با شبکههای خارجی، از عقب ماندن صداوسیما از پوشش حادثه گفتند. از آنجایی که اغلب این موارد با نگاه تکبُعدی به موضوع از نقطه نظر مخاطب و مقایسه صداوسیما با دیگر رسانههای خبری به قضیه پرداختند (درصورتی که باید با تفکر سیستمی تمامی ابعاد را بررسی کرد)، لازم دیدم با توجه به تجربیاتی که سالها در حوزه خبررسانی بویژه در صداوسیما داشتم نکاتی را بنویسم. ذکر این نکته ضروری است که ادعا ندارم این نکات علمی و کارشناسی باشند؛ بلکه حاصل مطالعات و تجربیات شخصی هستند.
1- غالبا اصول سرعت، صحت و دقت در خبررسانی به عنوان مهمترین استراتژیهای رسانههای خبری معرفی میشود. اما آیا واقعا همینطور است؟ میدانیم که رسانههای خبری بسته به تعلق آنها به حزب، دولت یا گروه و منبع تأمین مالی، سیاستهای خاص خود را در خبررسانی دنبال میکنند و دروازهبانی خبر را طوری انجام میدهند تا هدایت افکار عمومی را آنطور که میخواهند انجام دهند. لذا مقایسه صداوسیما با رسانههای خبری خارجی در نحوه پوشش یک خبر خاص به دلایل مختلف از پایه اشتباه است. ضمن اینکه رسانهای با گسترهی پخش ملی و فراملی مانند صداوسیما نمیتواند و نباید همانند سایتهای خبری یا گروههای تلگرامی هر خبری را که به دستش رسید بدون بررسی اثرات جنبی آن در جامعه منتشر نماید. کمااینکه سایتهای خبری نیز با وجود پوشش محدود مخاطبان، هر خبری را منتشر نمیکنند. در این راستا حتی قاعدتا نوع پوشش خبر در شبکههای استانی تلویزیون با شبکههای ملی و بینالمللی مانند العالم و پرس تی وی متفاوت خواهد بود.
2- آیا واقعا صداوسیما با این همه دستگاه عریض و طویل نمیتواند برنامههای عادی خود را قطع نماید و اخبار لحظه به لحظه را حتی به صورت مستقیم گزارش نماید؟ حتما میتواند. به عبارت دیگر صداوسیما از نظر امکانات فنی و عوامل مختلف تولید و پخش خبر عقب نمانده و میتوانست به سرعت برنامههای عادی را قطع کند و به صورت خبر فوری اطلاعرسانی را آغاز کند. پس چرا اینکار را نکرد؟
3- برخی از مهمترین هدف تروریستها از انجام چنین عملیاتهایی «ابراز وجود و ایجاد رعب و وحشت در مردم، نشان دادن قدرت حضور در مراکز حساس و امنیتی، و انتشار فیلمها و اخبارشان در رسانهها و به قولی نوازش منفی و شنیده شدن صدایشان است که با پوشش خبری گستردهی صداوسیما به هدفشان میرسیدند.
4- بدون شک نحوه اطلاعرسانی صدا و سیما در چنین حوادثی میبایست با هماهنگی نهادهای مسئول و ذیربط انجام شود. دراینزمینه ممکن است شاهد کندی جزئی در تشکیل جلسات و تصمیمگیری باشیم ولی با توجه به تخصص خبرنگاران و دبیران خبر، جنس کار، سرعت همیشگی اطلاعرسانی و عادت داشتن به تهیه و پخش سریع خبر، مشخص میشود که نحوه پوشش حادثه دیروز از جنس تصمیم بوده است نه کندی.
به عنوان مثال جدا از اینکه مسئولان مربوطه دلایل مشخص و خاص خود را برای تصمیمشان دارند، به نظر میرسد یکی از این دلایل، حفظ آرامش در مردم باشد. در روز حادثه شاهد بودم که بعضی افراد ضمن تماس با خانوادهشان از آنها درخواست میکردند مراقب خود باشند و حتی زودتر به منزل بازگردند. فرض کنید صداوسیما نیز به صورت خبر فوری و هیجانی به پوشش گسترده خبر میپرداخت. از آنجا که عادت کردهایم اخبار صداوسیما را کمتر از آنچه واقعا هست ارزیابی کنیم، ممکن بود با توجه به نگرانی از بروز حادثهی مشابه در مترو بخشی از جامعه تصمیم بگیرند از مترو استفاده نکنند. تصور کنید همین یک مورد چه تبعاتی میتوانست به همراه داشته باشد. (از ایجاد ترافیک سنگین شهری گرفته تا مختل شدن فعالیتها و تعطیلی زودهنگام شهر و بازتابهای جهانی وحشتی که مردم را فراگرفته)
5- استاد گرامی آقای محمدرضا شعبانعلی نیز به زیبایی در مطلبی تحت عنوان «تروریسم بیسرزمین» چنین مینویسند: «در شرایطی که یک جامعه هدف اقدامات غیرانسانی تروریستی قرار میگیرد، ارزش اخبار به صحت آن نیست. بلکه ارزش خبر به کارکرد ابزاری آن است. ممکن است سازمانهای امنیتی یا پلیس یا دولت، تصمیم بگیرند خبری را اعلام کنند که صحت ندارد و با واقعیت تفاوت دارد تا از این طریق، بتوانند مدیریت اوضاع را به دست بگیرند و یا سریعتر تروریستها را جستجو یا تعقیب یا دستگیر کنند. در اینجا بازنشر خبر رسمی ارزشمندتر از تلاش برای جستجوی خبر واقعی است. چیزی که ممکن است به سادگی فراموش کنیم و با این کار، ناخواسته شریک جرم و جنایتها شویم.»
اما چرا این نوع نحوه اطلاعرسانی به چالشی برای صداوسیما تبدیل شده است و چه باید کرد؟
1- همانطور که ذکر شد کندی اولیه در اتخاذ سیاستها است که کمبود آموزش نیروی انسانی و اعتماد به آنان در زمینه اتخاذ صحیح تصمیمهای فوری، دست سازمان را در اطلاعرسانی سریع بسته است. احتمالا به همین دلیل است که تا زمان ابلاغ نحوه برخورد با بحران، شبکه خبر (به عنوان مهمترین شبکه خبری صداوسیما) به ذکر اخبار کوتاه و خنثی به صورت زیرنویس بسنده میکند. در این حالت بهتر است ضمن آموزشهای مستمر و ارتقای توان نیروی انسانی، حداقل درزمینههایی که تبعات کمتری دارد (مانند حادثه پلاسکو) دست آنان را در نحوه انعکاس خبر بازتر گذاشت تا برای چنین روزهایی قبل از ابلاغ تصمیمات، واکنش مناسبتری صورت گیرد.
2- زیر ذرهبین بودن کوچکترین حرکت سازمان در کنار حساسیت و تأثیرگذاری بسیار بالای آن در جامعه باعث میشود مسئولان مربوطه دست به عصا حرکت کنند.
3- علاقه بیش از اندازه مردم به خبر: دراینخصوص که بعدا نیز مفصلتر خواهم نوشت، به این مقدار بسنده میکنم که بعید میدانم در جای دیگری از دنیا این همه علاقه نسبت به خبر وجود داشته باشد. این علاقهمندی در کنار وجود بازار داغ شایعات در شبکههای اجتماعی و عملکرد صداوسیما در خبرهای روزمره، باعث شده حساسیت اطلاعرسانی در سازمان خصوصا در بحران افزایش یابد. در این زمینه به نظر میرسد بهتر باشد با بکارگیری تکنیکهایی، از علاقه بیش از اندازه مردم به خبر کاست.
4- برخی از گزارشهای عقب ماندن صداوسیما در این زمینهی خاص، نوعی تسویه حساب با سازمان است و برخی دیگر برای افزایش مخاطب؛ چرا که معمولا اخبار انتقادی اقبال بیشتری نیز دارد. بسیاری هم از سر خیرخواهی است. با توجه به گستره و اهمیت موضوع در سطح ملی اینکه صداوسیما واکنش فعالتری داشته باشد، توقع بیجایی نیست اما بهتر است در این موضوع به تصمیمات نهادهای امنیتی اعتماد داشته باشیم. شاید انتشار برخی تحلیلها از نحوه انعکاس درست اخبار توسط هر رسانه، در رسانههای دیگر لازم باشد.
5- و اما مهمترین بخش ارتقای فرهنگ جامعه است تا هم خبرهای مناسب منتشر شود و هم اهداف دولت و مسئولان در هدایت افکار عمومی بهتر تحقق یابد؛ ضمن آنکه شاهد رفتارهای صحیح جامعه در چنین شرایطی باشیم.
در ادامه قصد داشتم نکاتی درباره نحوه برخورد با این حادثه بنویسم ولی هنگامی که متن دقیق و مهم آقای شعبانعلی را مطالعه کردم بهتر دیدم به دو دلیل چیزی ننویسم و شما را به مطالعه آن ارجاع دهم. اول توصیه معلم بزرگوار در متن، دوم همراستا بودن و کاملتر بودن نوشتههای ایشان. پس پیشنهاد میکنم مطلب «در مواجهه با اقدامهای تروریستی چه باید کرد؟» را حتما مطالعه فرمایید.